Date Range
Date Range
Date Range
یه سلام از جنس دلتنگی واسه تک تک اونایی که دوسشون دارم. چیزی از خودم ندارم بنویسم اما اینبار میخوام چن تا رباعی از یه دوست واستون بزارم. امیدوارم خوشتون بیاد و بهم بگین که چطوره. در وهم خودم بار خودم می بستم. صد بند به افکار خودم می بستم. عمرم که گذشت ناگهان فهمیدم. با دست خودم دار خودم می بستم. ما نطفه می درون ساغر کشتیم. از مادر عقل طفل باور کشتیم. این شیوه کشتن عادت دیرین است. ما روز نخست هم برادر کشتیم. پاییز رسید و سبزی از برگ گرفت. چون زلزله استواری از ارگ گرفت.
ولنتاینت آشفته باد ای کافه چی. که مدام در پی قهوه های قلب شکل می دوی. و باید روی تمام آینه ها با رژ لبی قرمز I love you بنویسی. مجبورت می کنند از آن دامن کوتاه مشکی دست برداری. و یک روز هم که شده چیزی قرمز رنگ بر تن کنی. و قرمز ترین رژ لب دنیا را بر لب هایت بمالی. که از این سو تا آن سوی کافه می دوی. خار گل های رز ریخته بر کف کافه را با پاشنه ی لعنتی ات میشکانی. و آنها را از دیدن کافه چی در آن هیبت قرمز بی نصیب می کنی.
دل نوشته های مادر و دختر. بابا علی و نوشین خوشکله رفتن گردش و از قرار معلوم کلی خوش گذروندن.
در تلخی قهوه اش حل خواهد شد. این داستان تقدیمیست به Elsepth Holiday که الهام دهنده ی این قصه بود. امروز در اداره یک روز معمولی بود. از آن روزهایی که تعداد زیادی ارباب رجوع با خواسته های تمام نشدنی داری. ولی با این همه روزمرگی در دلم یک خوشحالی مرموزی غنج می زد. قرار بود فرداهمسرم برای یک هفته پیش مادر غرغرویش برود. و من هم بی آنکه او بفهمد کل هفته را مرخصی گرفته بودم. و از صبح در حال نقشه کشیدن برای لذت بردن از این یک هفته آزادی مطلق بودم. فکر کردم که شاید بتوانم هر روز به خانه ی مرلین فا.
روزهاست ک خودم رو گم و گور کردم توی شهری ک هیچ کس منو نمیشناسه. ناشناس بودن هم دنیای داره برای خودش. اول احساس خوشی میکنی و میگی چه خوب از دست همه اونها ک دور و برم رو شلوغ کرده بودن راحت شدم. اینجا حالا خودم هستم و خودم. چند روزی مست این تغییر هستی و بعد اروم, اروم عادت میکنی و دلت میخواد از این تنهایی بیرون بیای دوباره میری ک اشنا بشی و شروع میکتی سلامی و علیکی و لبخند میزنی و گاهی لبخند و گاهی اخم تحویل میگیری. از میوه فروش و سوپری محل شروع میکنی. بعد با خودت میگی عجب دنیایی دنیا ما آدمها.
ミ از تو تا م ن س کوت و ح سرت ミ. خدا جونم از درون لبریز دلتنگی هستم و دلم پر میزنه. Emroz ye roze khase ke dost dashtam inja sabt beshe. Zendgim az emroz shoro shod. Be hich qeymati in rozaro az dast nemidam dige nemizaram gozashte tekrar beshe. نويسنده گ ند م MisS. دلم که به هوایت پر میکشد. با دردی فرا تر از مرگ. يه چيزي که هيچ وقت فکرش نميکردم. که به اين زودي بهش برسم. اين بود که تو اين سن بشينم گاهي ناخودآگاه. نويسنده گ ند م MisS.
همراه آن سلامی که صبح میکردی. تلخ بود مثل کو . در به در مثل باد ولگردی. مردمی در خزان بی برگی. یادشان رفت سبز بودند و گل دادند . روی تک شاخه های پیوندی. دیگه درختای تهران وسوسم نمیکنه . مثل همه چی شدم جز اون آدمی که همه رو دوست داشت .
امیدوارم از مطالب وبلاگم استفاده کنید! صدا کن مرا صدای تو خوب است صدای تو سبزینه ی آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می روید. تو را من چشم در راهم. نذار این روزای خوب از دستم بره. یخوام و تمام تلاشمو میکنم که نگهشون دارم. دگر از عشق پر ازشور و شعف.
حرفه ای ترین قالب هاي وبلاگ. یادداشت های يك دختر ترشيده. ๑ ๑مرجع 100هزار کلیپ موبایل๑ ๑. دل نوشته های یک عدد جوجه مترجم. یه همچین احساستی دارن دخترا! همچین یه نگ.
خسته تر از آنکه بخواهم راجع ب ت فکر کنم که بودنت را آرزو کنم یا رفتنت را توجیه. نمیشود به تو فکر نکنم این بعض لعنتی بد جور گرگ و میش میکند حال. پاکتهای سیگارم قد میکشند و بسته های قرص. هنوز هم تمام رویای من. به هم ریختن موهایت است. هر کجای دنیا که این رانوشته تلخی درد را خیلی خوب حس کرده.