Date Range
Date Range
Date Range
تمام وجودت رو به كام خودش ميكشونه و بعد ميفهمى فقط يه خواب بوده. كه تبديل ميشه به ترس. ترسى كه شايد ديروز نداشتى و الان به تمام ترس هات اضافه شده. خيلى خنثى روزت رو شروع ميكنى. با تمام دردات آشنايى ولى انگار نور باعث ميشه از دور واست آشنا باشه. ساعتا كه جلوتر ميرن اين آشنا نزديكتر ميشه و به شب كه ميرسه كاملا كنارته. اينقدر نزديك ميشه كه ميره تويه تمام وجودت.
نوشته های یک آدم دمدمی مزاج. می خواستم از نو شروع کنم. و این هم پایانی دیگر برای شروعی دیگر. شاید جایی دیگر نوشتم شاید نوشتن را برای همیشه کنار گذاشتم. اگر خود زنی و خود سوزی و این ها را کنار گذاریم البته. بیاید عصر بریم بیرون! برایت دست م.
شلوار گوشهایتان به گوشهایم تنگ است. گوشهایتان را به گوشهایم بدوزید. تا خس خس گلویشان را به گوشهایم زنگوله ببندند. مارها موش میخورند و پلنگ ها خرگوش و گوشهای من گوش. فریاد گوش خراش گوشهایم گوش. دستهایت را روی گوشهایم بگیرو گوشهایم را بگیر. گ گوش هایم را بگیر. سفیدی چشمهایم را به آغوش بکش تا لرزش سرم را جیغ بکشم. بکش دست از سرم بکش. دست از سرم بکشو دستم را بگیر. پس سرم را بگیر و زمین زیر سرم را بگیر. قطعه ی طوفان بتهون پرندگان را سلاخی میکند.
انگار آفتاب هنوز طلوع نکرده. میدانی این روزها اصلا آفتابی در کار نیست انگاری میترسد طلوع کند ماههاست غروب کرده و من دیگر ندیدمش. هی! تو که در دنیا با من نبودی! وقتی تو با من نیستی99.
خط خطی روی کاغذهایی که سفید بود. حالا که دارم مینویسم هنوز درد دندانم تغییری نداشته . تمام شب را با قرص می خوابم و صبح حواسم را پرت میکنم که به دردش فکرم نرود. مادرم چند روزی میشود که رفته آن طرفها ترکیه با خاله عزیز و یک دانه دختر خاله. دیروز ظهر جمعه زنگ زده بود من خواب بودم دیشب چند تا عکس فرستاده بود از لبهای خندانشان باز هم من خواب بودم. صبح که آمدم سر کار عکسهایشان را دیدم. نمیدانم دیگر چطور باید دلتنگ بود . آخر حرفهایش به من گفت میدونی چی منو میترسونه پری ! کفتم نه ربط تو.
چهره ی آبی ات پیدا نیست. من و پرنده ی وکوچک. می گریزم از بیراه ه ها. شعر و دنیایی که می سازمش. مرورگر شما پخش آنلاین را پشتیبانی نمی کند. این خانه بسی کوچک است. این خانه بسی کوچک است.
La position des blocs a été enregistrée.