Date Range
Date Range
Date Range
این روش فقط و فقط از خطوط ایرانسل به سایر خطوط قابل اجراست و بر روی خطوط خود ایرانسل. به هیچ وجه عمل نخواهد کرد. ابتدا مقادر شارژ سیم کارت ایرانسل. خود را مشاهده نمایید و آن را به خاطر بسپرید. بعد از شماره گیری مقصد به عنوان مثال. بلافاصله بعد از شنید اولین بوق ممتد تماس. خود را یکبار فشار دهید! خود را مشاهده کنید! یکشنبه 8 آذر 1388.
ستایش خداوندی را سزاست که تمامی صفتها از بیان حقیقت ذاتش درمانده و بزرگی او عقل ها را طرد کرده است چنان که راهی برای رسیدن به نهایت ملکوتش نیابد. او خدای حق و آشکار و سزاوارتر و آشکارتر از آن است که دیده ها مینگرند. عقل ها نمیتوانند برای او حدی تعیین کنند تا همانندی داشته باشد و اندیشه ها و اوهام نمیتوانند برای او اندازه ای مشخص کنند تا در شکل و صوررتی پنداشته شود. نمیدونم چی بنویسم فقط میخوام بنویسم! من که نه خیلی! .
این وبلاگ مخصوص افرادی هست که عشق خود را همیشه در قلب خود محفوض کردند و فقط با خدا در میان گذاشتن. دختر جوانی براثر سانحه ای زیبایی خود را از دست داد. مرد عصایش را کنار گذاشن و چشمانش را باز کرد! چون او هیچوقت نابینا نبود.
با اینکه حتی روز تولدم رو یادت نبود. با اینکه میدونم الان خیلی خوش هستی کنار خانواده ت. با اینکه میدونم اصلا برات مهم نیست وجود من. ولی هنوزم من یادم نرفته بهترین روز زندگیم چه روزی بود. هنوزم خوشحالم که این روز رسید. من هیچوقت یادم نمیره این روز چه خاطراتی داشتم. هیچوقت فراموش نمیکنم لحظات زیبایی رو که زود گذشت. و جای خودش رو داد به ساعاتی که همه ش با مرور اون خاطرات گذر میکنند. آره الان باید ازت بدم بیاد. باید نفرت داشته باشم ازت. ولی امروز روز تولدت هست. ولی تو حتی گوشیت را روشن نکردی.
هرچه دل خواست نه آن شد هرچه خدا خواست همان شد. اینروزها پرم از نقطه چینهای مبهمی که هیچکدامشان خیال پرشدن ندارند! هی می نویسم و نقطه سر خط. قرار نیست که کسی بیاید واین نقطه ها را بردارد و برسد به خط ممتد تنهایی من. هایی که فرسوده گیشان خاطر نو را می آزارد. اما دلم خیال خالی شدن ندارد انگار. و اینروزها دلگیرم از خودم. از اینهمه مچاله گی که به در و دیوار هم میزنم نمی توانم قایمش کنم. مثل یک کاغذ نازک شده ام و هی تا میخورم.
و خدایی که در این نزدیکی است. چندان هم مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشم. همین مرا بس که کوچه ای باشد و باران. که زلال تر از باران است. این وبلاگ دیگر به روز نمیشود. نفس به سوی یار شتافت. نفس آخر خود را کشید و پر کشید لفطا به کسانی که درد دل نفس را با خدایش خوانده بود اطلاع رسانی کنید. و برای شادی روحش دعا کنید.
زندانی این روزگار زشت شدم. نه از جنس من است نه از برای من. از گردشش می نالیم و می نالیم. و روز زمین گیر شدنمان را جشن میکیریم! قلمم زیر بار دردها ترک. برداشته کمرم خم شده! هنوز هم به دوست لبخند میدهم. غربت نشینی ام و متولد شدنم هست. ا م ل نےست م.
چهارشنبه بیست و نهم آذر ۱۳۹۱. آنگاه که عاشقی در تاریکی شب به یاد عشقی اشک می ریزد . این چند وقت رو اگه نبودم دنبال سرنوشت بودم. میخواستم ببینم تا کجاها میکشونه منو . دلم آرامش وارونه می خواهد. به شانه ام زدی . بی انصاف به یادآوردن تنهایی ام. سه شنبه نهم دی ۱۳۹۳. دلم جایی میان نفس هایت گیر کرده است .