Date Range
Date Range
Date Range
کلی ذوق میکنیم از حضورتون دوست خوبمون. آبجی بزرگه و داداشی کوچیکه. ت ا اب د بااااااا ه م. از اینکه به وبلاگ ما سر زدید ممنونیم . واسه دله خودم یعنی خواهری جون جونم . روز بهتربن دختر دنیا مبارک. میشه اسم پاکتو رو دل خدا نوشت. میشه با تو پر کشید توی راه سرنوشت. میشه با عطر تنت تا خود خدا رسید. میشه چشم نازتو رو تن گلها کشید.
که ماه همیشه پشت ابر بماند. این شعرها را باید گذاشت. در کوزه و ابشان را خورد. وقتی عرضه ندارند تو را. زمین ساکن و ساکت است. و به شانه بالا انداختن های خورشید. هوایت که به سرم میزند. دیگر در هیچ هوایی نمیتوانم نفس بکشم. تو زندگی به عروسکی که مال تو نیست نگاه نکن. چون وسوسه ات میکنه اونی رو هم که داری از. اینجا بﮧ م رز بے ت فاو تے ها رسیבه ام. בل م را בيگر هیچ نمے لرزانב! בر م ט دله ره.
عاشقانه عاشق کسی باش که عاشقانه عاشقت باش د. تو دست در دست دیگری. من در حال نوازش دلی که سخت گرفته است از تو. مدام براو تکرار می کنم که نترس عزیز دل. آن دستها به هیچ کس وفا ندارند. آن دستها به هیچ کس وفا ندارند. اگه کسي رو دوست داري نه براش ستاره باش نه. آفتاب چون هردوشون مهمون زود. براش آسمون باش که هميشه بالاي سرش باشي.
ღ ღپسر شاه پریون فاطمهღ ღ. هیشکی اونجا کامنت نذاره چون اونجا نیستم که ج بدم. همه کارهایی که اونجا گفتم براتون به نوبت انجام میدم. افکت زیاد دارم مدلهای مختلف عکستونو میدید طبق خواستتون تحویل می گیرید. نوشته های متحرکم متنشو میگید درست میکنم کدشو میدم.
בر سرزمیט مט هیچ هیچ کوچ ﮧ اے به اسم هیچ زنے نیست و هیچ פ یابانے . بט بست هآ امآ فقط زט هآرا میشناسد . انگار בر سرزمیט مט سهم زنهآ از روבפ انه هآ پل هآییست ک ﮧ پشت سر اבم هآ פ راب شבه انב آینجا نآم هیچ بیمارستانے مریم نیست زایشگآه هآ ام آ پر از مریم هاے درد کشیده است. هفته او ل اسفند 1391. هفته او ل دی 1391.
ما بعد از چند ماه برگشتیم. که این مدت چندین مسافرت رفتیم دو هفته ای اصفهان بودیم و دو هفته ای هم شمال شهر ساری. امی تیس توی این مدت خیلی چیزا یاد گرفته و خیلی هم سربه سر خواهرش میذاره. توی مسافرت یه خورده از آموزش زبان فاصله گرفتیم ولی به محض برگشت به تهران اموزش رو ادامه دادیم. این روز ها بیشتر وقت ما به خاله بازی میگذره و البته تماشای فیلم راپونزل که امی تیس از همون ابتدا عشق موی بلند بود و راپونزل یکی از شخصیت هایی است که عاشقشه! امی تیس من سرما خورده. الان خدا را شکر بهتره.
سلام به تمام دوستای مهربونم. ببخشید که فرصت نمی کنم بیام بهتون سر بزنم یا جواب کامنت های مهربانانه شما رو بدم. خدا رو شکر فربد حالش خوبه درگیر تولد چهار سالگیش بودم ایشالا فرصت کنم حتما عکسهاشو میزارم. نوشته شده در جمعه بیست و پنجم مهر 1393ساعت توسط فرید و متین. مدت زیادیه وبلاگت رو اپ نکردم و دلیلش خودتی. یکی دو ماه پیش مریضی خیلی سختی گرفتی زندگیمو نو بهم ریخت. از این دکتر به اون دکتر ازمایش خون و. چقدر ارامم پسرکم که تو هستی.