بنام سكوت كه تنها فرياد من است. امیدوارم حال همتون خوبه خوب باشه. امروز اومدم بگم که دیگه نمیتونم به وبم سربزنم و امروز آخرین حرفمو بزنمو برم. من به کسی که میخواستم رسیدم حداقلش میدونم این یکی تنهام نمیذاره! واسه منو شوهرم دعا کنین که خوشبخت بشیم. ازتون میخوام که حلالم کنین. دلم نمیاد ازتون و از این وب جدا بشم ولی زندگی همینه گاهی اوقات باید از بعضی چیزا. ما آدما بگذاریم و بگذریم. فراموش کردنش خیلی سخته ولی ممکنه.

نه خودش ميفهمد كه دردش چيست.

کاش اشک هایم را می فهمید. من سکوت خویش را گم کرده ام! لاجرم در این هیاهو گم شدم. من,که خود افسانه می پرداختم. عاقبت افسانه ی مردم شدم. ای سکوت ,ی مادر فریادها,. ساز جانم از تو پر آوازه بود. تا در آغوش تو راهی داشتم. چون شراب کهنه,شعرم تازه بود. در پناهت برگ و بار من شکفت. تو مرا بردی به شهر بادها. من ندیدم خوشتر از جادوی تو. ای سکوت,ای مادر فریادها! گم شدم در این هیاهو ,گم شدم. زندگی پر بود از فریاد من! اگر کسی دیوونت بود تو عاشقش باش.

یکی هست که تا ابد می ماند. تو رو از دست دادم. امپراطور دوستت داریم تا ابد. به سلامتی روزی که . اسمم بیاد رو لب رفیقام . و با پشت دست اشکاشونو پآک کنن .

تنهایی ام را با هیچ کس تقسیم نمیکنم! محمد یک شخص تنها. قالب های حرفه ای وبلاگ. دنیای عکس با وینکس وبرتز. سکوت من فریاد من است. دلتنگ ي هاي بی تا. همیشه یكی بود ولی آن یکی نبود.

نبود در تار و پودش دیدی گفت عاشقه عاشق. امشب همه جا حرف از آسمون و مهتابه تموم خونه دیدار این خونه. فقط خوابه تو که رفتی هوای خونه تب داره داره از در و دیوارش غم. عشق تو می باره دارم می میرم از بس غصه خوردم بیا برگرد تا از عشقت. نمردم همون که فکر نمی کردی نمونده پیشت دیدی رفت و دل ما رو سوزوندش. حیات خونه دل می گه درخت ها همه خاموشن به جای کفتر و گنجشک کلاغای. سیاه پوشن چراغ خونه خوابیده توی دنیای خاموشی دیگه ساعت رو. گفتم که تو می دونی سر خاک.

تمام شب را برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم. پس ازیک جستجوی نقره ای در کوچه های آبی احساس تورا از بین گلهایی که. در تنهاییم رویید, جدا کردم. دلم حیران وسرگردان چشمانی است رویائی. ومن برای دیدن زیبای آن چشم , تورادردشتی از تنهایی وحسرت رها کردم. حریم چشمهایم رابرروی اشکی از جنس غروب ساکن ونارنجی خورشید وا کردم. وتو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی ,.

ما به دنیا اومدیم اما دنیا به ما نیومد. خواهشا همه تون و به خصوص دخترا این مطلب رو بخونن. این که فقط حرف من نیست من به هر کدوم از دوست ها و آشنا هام که گفتم همه گفتن آره و در باره ی این جور دخترا همین فکر رو می کنن.

داستان این وب رو می دونید و لازم نیست توضیح بدم. اما متاسفانه الناز هم دیگه نیست. قرارم نیست که نویسنده ی جدید. بگیرم و خودم می خوام وبمو هدایت کنم. به کمک شما هم احتیاج دارم. خدا به همه دانش آموزا صبر بده. البته روش درس خوندن من.