Stories of love and revenge and blood in the woods off the dark vampire. اینجا داستان هایی که سال ها در دفتر ها نوشتم رو میذارم تا دوستان و شما عزیزانی که وارد وب من شدید این متن ها وداستان ها رو بخونین. Ψشبا مواظب پشت سرتون باشین. چون توی سکوت مرگبار شب فقط من هستم و دوستانم. و این من هستم در کمین شما و عاشق خون شماΨ. طرفداران بندیکت کامبربچ و شرلوک. یک بار بگو دوستم داری. دست نوشته های یک خون آشام.

من شاگردای دیگه ام دارم. مصرف بهینه خودکار در پسران. نظر مامان راجع به من.

عمق تنهایی مثل یه چاه خشک میمونه اما با یک لیوان محبت پر میشه! سلاااااام. از وقتی درس و دانشگام شروع شده خیییلی کم میام. خیلی درس خوندم واسش و خیلی تلاش کردم. دلم میخواد نمرم خوب شه.

من به پایان دگر نیاندیشم که همین دوست داشتن زیباست. Benedict the greatest of sherlock. هواداران دو آتیشه ی بارسا. يه دختر تنها و غريب. یاد داشت های روزانه من بر روی شبکه.

در معادله ی زندگی هیچ گاه گذشته با آینده برابر نیست! خسته شدم دیگه از زندگی خدایا یا یه طوفان یا یه زلزله ای بفرست که من خلاص شم. اصلا شما عالی معرکه و.

خسته م از تک تک نفس هایی که میکشم. از لبخندهایی که هر روز می زنم. و نق زدن برای دفن کردن دلیل حقیقی ناراحتی ها. دلم میخواد یه لحظه ی آروم بدون دغدغه. وقتی همه دورم حلقه زدن. تا اون مجسمه ای که همه تو ذهنشون از من درست کردن بشکنه. میخوام از تیکه شکسته هام خون بچکه. و من از هر تیکه اونا رو نگاه کنم. مطمئنم حتی تو اون لحظه هم همه به فکر خودشونن. There comes a time when you see nothing. And hear only the silence. And you just accept true nature of yourself.