امید آخرین چیزی است که میمیرد. امید آخرین چیزی است که میمیرد. من مست و تو دیوانه. من مست و تو دیوانه . تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت. در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود.

حال مرا آخرین برگ پاییز می داند. برای خانه ای که تو نیستی. دوشنبه ۱۹ مرداد۱۳۹۴ 13 آرش امینی. تخت دو نفره نمی فهمد. وقتی نیستی بقیه خانه اضافیست. دوشنبه ۱۹ مرداد۱۳۹۴ 13 آرش امینی. مرگ از رگ گردن به تو نزدیک تر است. از مرگ به تو نزدیک تر. یکشنبه ۱۸ مرداد۱۳۹۴ 15 آرش امینی. از لباسهای چروکم می فهمم. از جهیزیه ات که ناقص می شود هر بار. از طعمی که رفته از غذایت. همین که حرف نزنی کافیست.

افطاري در حرم مطهر امام رضا عليه السلام. صفاي درباني حرم آقاي مهربون 27. صفاي درباني حرم آقاي مهربون 26.

تا یادم نرود که کجا دست خدا را رها کردم . باران رحمت خدا همیشه می بارد. بگذارباران سرنوشت هرقدر میخواهد ببارد . گاهی حرف ها وزن ندارد. یا دلم را خالی از آرزو.

1معمولا وقتی یادم میوفته باید حرف می زدم که دیر شده .

مااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااه رمضانننننننننننننننننننننننننننننننننن به ياد بچگي هامون.

اما من زیبایی را در کلمات یافتم. زیبایی از نگاه من تجربه غریبی است. که شخص در آن تجربه احساس می کند. که به ناگاه چشمش به یک جهان دیگر می افتد. گویی دروازه ای به روی او باز می شود. و رویایی شگرف و جادویی عظیم چشم او را می رباید. به عالمی که جهان محسوس از آنجا نشأت می گیرد. و شخص حس می کند. که بی گمان در آفرینش چیزی ورای عالم ظاهر وجود دارد.