درود به همه دوستان گلم که اینقدر بهم لطف داشتن و فراموشم نکردم . راستش هنوز نتم رو وصل نکردم . مدتیه از نت دورم و دیگه حال و حوصله ای برام نمونده . به هر حال یه وقتهایی یه سری مسائل پیش میاد که دیگه نایی واست نمیزاره . دارم دوران دپرسی رو میگذرونم . برام دعا کنید مشکلم حل بشه که زودتر بیام و براتون. شروع کنم به نوشتن . این روزها تو خونه شروع کردم به داستان نویسی . داستانهامو مینویسم و شما باید نظر بدید . هرگونه انقاد و پیشنهاد با جان و دل پذیرا هستم.

الهام مامانم از صبح تا حالا میخواست زنگ بزنه خونتون ولی نزاشتم. الهام زود بیا دارم دیوانه میشم. یا امام حسین کمکم کن. تو مثل یه سکه می مونیو قلب من مثل یه قلک اگه بخوای یه روزی از من جدا بشی.

از همان دوران دبیرستان علاقه مند به مطالعه در زمینه کامپیوتر بودم و هنوز هم هستم! در حال حاضر در دانشگاه شهید بهشتی در حال تحصیل در رشته مهندسی کامپیوتر و گرایش نرم افزار هستم.

تفاوت مزه ی املت است. نوشته شده توسط بهمن مهرابی در سه شنبه بیست و هشتم بهمن 1393 ساعت موضوع لینک ثابت. روی دوپایش بند نمی شود. بگذار این ساز بر فرق خود بکوبد. بگذار من از این شعر بیرون بیافتم. هرچه می کنم این بغض. مو بر تنم سیخ میکند و خنده. که مثل بوسه هایت سالها است. قطار بالای سرش بجای فشنگ. پر از دود فشفشه ای است که نفسم را تنگ میکند. آنقدر که هرمز کمرت دیگر تنگ نیست. و آخر زبانم نقطه بگذارد.