به نام او که ما با همیم . چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم باشد - من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک. دیروز تولدم بود و سرشار بود از حسای خوب و بد . ز صبح تو اداره وحشتناک حالم بد شد وحشتناک جوری که تا 8 بیشتر نتونستم دووم بیارم و شوشو اومد دنبالم . شب هم تولد بازی و کیک و شام و کادو. الان کلی کار ریخته سرم برم کارامو و انجام بدم بر می گردم . راستی دوست خوبم زن تنها جون بهم دیروز ظهر اس داد و تولدمو و تبریک گفت کلی ذوق زده شدم که تولد من و یادش بود. خواهری دست گلت درد نکنه.

گاهی به باختن فکر کن. من امروز ده سال پیش. برای اطلاعات بیشتر به سایت میهن بلاگ به ادرس. پس خدا دلتنگی اش گل کرد آدم آفرید. مثل من بسیار اما مثل تو کم آفرید. دست کم از من هزاران شاعر چشمان تو. دست بالا از تو یک تن در دو عالم آفرید.

خفتهایم و همه بیدار شدند. نه در آن وقت که افتاد و شکست. الان تو فکر یه رمز تازه ام! من نمیدونم چرا گوشیم در امور کامنت گذاشتن و پست گذاشتن ف ش ل ه.

گفته بودند بترسی به سرت می آید. لطفا از من تو کمی ترس به دل راه بده. گفته بودند بترسی به سرت می آید. من از تو بترسم به سرم می آیی. من فقط شک می کنم گاهی. دلم هوایت را می کند و من باز هم شرمنده اش می شوم. پخته است روزگار چه آشی برای عشق. او می رود و من پرم از اشک پشت پا.