Date Range
Date Range
Date Range
دفاع از ارزش ها و بازگویی حقایق در خاکریز مجازی. حزب فقط حزب علی رهبر فقط سید علی. لبیک یا قائدنا الخامنه ای. رهسپاریم با ولایت تا شهادت. رهسپاريم با ولايت تا شهادت. أ ین صاح ب ی وم الف تح. پایگاه خبری تحلیلی زرین نامه. السلام علیک یا فاطمة الزهراء.
سلام بر دلهایی که در کلاس انتظار غیبت نکردند! من یاسین هستم ودلم میخواد با تمام بدی سعی کنم و یکی از عاشقا ومنتظران امام زمانم باشم انشاءلله اگر لیاقت داشته باشم! همیشه دلم میخواست برای آقام کاری انجام بدم پس فکر کردم با ساختن این وبلاگ شاید بتونم ذره ای از عشقمو به آقا ثابت کنم! میخوام تو این وبلاگ براآقامون وسلامتی وظهورشون دعا کنیم.
اللهم احفظ سیدنا ومولانا الامام الخامنه ای حفظه الله. تفاوت حجاب و عفت در کلام رهبری. عفت آن چیز غیر قابل دسترسی وغیر قابل تاثیرپذیری وآن صخره آسیب ناپذیر در انسان نیست. مثل همه ی خلقیات وخصلت های انسانی در معرض تهاجم قرار می گیرد. یکی از چیزهایی که می تواندآن را از تهاجم دوربدارد و. عفاف زن وطهارت وتقوای او وحالت پرهیز وعصمت رانگه دارد. آن چیزی که می تواند به این مصون سازی ونگه داری کمک کند. حجاب ازطرف زن وحجاب از طرف مرد.
یک سبد حرف حساب با شما که از جنس آسمانید . نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد! نمی خواهم بدانم کوزه گر. از خاک اندامم چه خواهد ساخت. ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم. گلویم سوتکی باشد به دست کودکی. و او یک ریز پی در پی. دم گرم گلوی خویش را اندر. وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد. بدینسان بشکند دائم سکوت مرگبارم را. آري حواست به دلت باشد. آن را هرجايي نگذار . اين روزها دل را مي دزدند. بعد كه به دردشان نخورد جاي صندوق پست آن را در سطل آشغال مي اندازند. 3-لبخند خدا و بندگی من.
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
ارسال پیام تبلیغاتی از وایبر. پکیج کامل ارسال تبلیغات رایگان به شماره های وایبر دار. برخورداری از یک تخفیف استثنایی. دانلود تمامی نرم افزار ها فیلم آموزشی دریافت اشانتیون و هدایا ارزشمند از ما. نرم افزار ساخت شماره همراه اول بر اساس محدوده جغرافیایی. هدیه ویژه ما به شماست. از طریق اینترنت با شماره تلفن های ثابت و موبایل. تنها کافیست برنامه ی مارا نصب کنید و به اینترنت متصل باشید. و به اینتر نت وصل باشه.
Bienvenue au monde de MYMOHAOU.
Sentía como mi cuerpo estaba pesado, por lo menos tenia conciencia más no sabía exacta donde me encontraba, mas escuchaba como Michael estaba a mi lado rezando porque despertara, lentamente me moví e hice que me mirara, este me sonrió y deposito un beso en mis labios cuando le sonreí, me miro y suspiro.
İsterseniz Blogcu kategorilerinden öne çıkan içeriklere göz atabilirsiniz. Üye blogların içeriğinden blog yazarları sorumludur.