خط خطی های یک افغانستانی . مردم بیخودی پیاده رو را شلوغ کرده اند.

Mikham vebamo hazf konam ta chan rooz dg in id line har ki doost dasht add kone. شنبه سی و یکم خرداد 1393. اینا کﮧ هر ر9ز یک. כش9 ל اینا ر9 اذیت نکنی כ. تیکﮧ پاره آف ریכه ! باحاله اسپیکرو روش ن کن. باخت م تا دلخوشت کنم! بدان که برگ برنده ات سادگیم نبود. چون پای من به وسیله کسانی زخم برداشت که از آن ها انتظار محبت داشتم. ودر نتیجه زندگی به من آموخت. هیچ کس شبیه حرف هایش نیست ! شنبه سی ام فروردین 1393.

وقتی چترت خداست بگذار باران سرنوشت هرچه میخاهد ببارد. به وبم سر زدین نظر بدین میخونم حتما اونایی هم که مفید بود قول میدم در حد توانم. دوستان هر کس خواست لینکم کنه خبرم کنه منم لینکش کنم. نوشته شده توسط جواد در پنجشنبه 16 آبان1392. تمام دنیا باید خلاصه شود. پر از گلدان و عطر و عشق. تمام خوشی باید خلاصه شود. در صدای پایی که از راه پله ها. به سمت خانه می آید. و دخترکی که پشت در. یک بار دیگر خودش را در آینه برانداز می کند.

بعضی وقتا احساس میکنم فیس بوک هم داره بهم تیکه میپرونه. پن عزیزم نمیشناسمون خب, ول کن دیگه. همیشه باید از روزای خوب ترسید,تجربه ثابت کرده این روزای خوبن که ادمو داغون میکنه,خاطراتش فراموش نمیشه و ادم گه گاهی به سفر دور و دراز میبرن و هواییش میکنن,وگرنه روزای بد رو ادم همیشه امید داره که تموم میشه و وقتی تموم شد از یادش میره,اما این وسط امان از روزای خوب.

اگر کسی را نداشتی که به او فکر کنی به اسمان بیندیش زیرا درآن کسی هست که به تو می اندیشد. یه سری از همشهری های گلم انتقاد کرده بودن از قالب وبلاگم. انتقاد کرده بودین اپ نمیکنی. از این به بعد میخوام اپ کنم کلا میخوام وبلاگو دگرگون کنم اگه درسا مجال بده. ممنون از همه ی پیشنهاد ها و انتقاد ها. سیاه سفید نمایشگاه عکس در هرات. چی رقم جودا شونه دو دیلی عشق. سيتاره جلجلي ده بيخ موري.

بي تفاوت از اين فشار رد نشيا! داره باهات حرف مي زنه. توهم همينجوري که دستت تو دستشه. آروم انگشت شصتت رو بکش رو انگشتاش. يه وقتايي بي صدا و بي نگاه. لحظه ها میگذرند و روزها را خاکستری میکنند. و من در گرد و غبار این ثانیه ها میدوم. به دنبال چه نمیدانم! هراسانم از آنکه فصل ها پوست بیندازند.

برو بارفتنت خیلی چیزا اومده توذهنم امانفس میکشم وهنوز ب یادتو زندم. ه مه بدهے های م را ه م ک ه صآف ک نم. ب دل خود مدیون مےمآنم. بے جواب مانده اش! یکشنبه سیزدهم مهر ۱۳۹۳. جهان خیس میشه تو چشمای خشکم. دلم تنگ میشه واسه خنده هامون. ی جوری بهت دل سپردم ک گاهی.

دلتنگ روزهایی که گذشت و حسرتهایی که بردلم جاگذاشتی. کاش آخرین پاکت سیگارت را از لب طاقچه ی دلم برمیداشتی و باخود میبردی . حال که آرامش میخواهم نه تو نبستی ونه میتوانم از سیگارهای خشک شده ات بگیرم . خدایا توتنهاییام فقط ی صدابود ک آرومم میکرد. من با ترانه اش با صداش زندگی کردم . خاطره هامو با صداش چیدم .

هدف ما از ایجاد این وبلاگ انعکاس وضعیت مهاجران وافزایش آگاهی آنان ازحقوق خویش در سراسر جهان و خصوصا مهاجران ساکن ایران می باشد. ما متفاوت ترین و بهترین مقاله ها و نقد های خویش و دیگر فعالان این عرصه را از وضعیت افغانستان و مهاجران افغانی برای شما آماده کرده ایم. از تایید نظرات حاوی فحش و توهین معذوریم. به نظرات خصوصی در حد وسع جواب می دهیم.

مانده ام در دوراهی زندگی. معترضان به نظام ظالم جهان. هرچه میخواهد دل تنگت . هرچی ارزوی خوبه مال تو. وای رو من کلیک کرد. پارکور حرفی مقیم قم afg.