Zahraye azizam,eshgham tavalodet mobarak . 12 اردیبهشت تولد یکی از عزیزترین آدمهای زندگیمه . کسی که خیلی از ساعتهای عمرم رو با حضورش سپری کردم. کسی که همیشه با هم بودیم . کسی که خنده هاش بزرگ ترین و آخرین آرزومه و گریه هاش بزرگترین و بدترین دردم. کسی که همیشه و همیشه براش بهترین ها رو از خدا خواستم و میخوام. زهرای عزیزم خواهر گلم تولدت مبارک. امیدوارم هر چی که از خدا میخوای امسال هدیه بگیری. مت رسک ناز می کند.

شاخه ی درختی ست پشت پنجره ام. گاهی لباس برگ می پوشد. از همه کسایی که برام نظر گذاشتن ممنونم من نتم خرابه و نمیتونم فعلا به وبتون سربزنم. در اسرع وقت به همه سر میزنم. همیشه هم دنیا بد نیست! بهشتی میسازد از این دنیا برایت. ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤﺾ ﺍﺳﺖ! .

دیگه زحمت کشیدی تا این جا اومدی نظر بذار. نوشته شده توسط نامیرا در دوشنبه 12 خرداد1393. نوشته شده توسط نامیرا در یکشنبه 16 شهریور1393. نوشته شده توسط نامیرا در یکشنبه 16 شهریور1393. نوشته شده توسط نامیرا در یکشنبه 16 شهریور1393. سلامتی اون پسری که شب عروسی عشقش قاطی کرد رفت دم تالار عروسی. ولی نرفت تو که عروسی رو بهم بزنه صبر کرد وختی عروس اومد بیرون با خشم رفت جلو. تور صورت عروس رو برداشت. اسکل تالارو اشتباه اومد بود. و همانا نزدیک است .