حس میکنم چیزی که از چشم تو می آید. این روز ها جا می کند در عمق پندارم. در خواب هم نام قشنگت بر لبم جاریست. یعنی به یاد تو میان خواب بیدارم. نكوب هي بر دل تنگم كه تنهايي شده شيشه. تو تكراره همون عشقي كنارم مثل هميشه. دلم دنبال چشمونت سرابه خواب و ميبينه. تو اينجا رو به روم هستي توي تكراره آئينه. بزن سنگ رو به اين شيشه پريشون خواب چشمامو. كنارت زندگي خوبه اگه باشم فقط با تو. چقدر درگيره تو بودن واسه احساس من خوبه. همين دستي كه ميلرزه همين قلبي كه ميكوبه. اگر كه مالك دنيام نباشي توي زندونم.

غذای روح انسان موسیقی است . ضایعه درگذشت استاد سیمین آقا رضی نخستین نوازنده ساز قانون ایران را به جامعه هنری تسلیت عرض مینمایم . این بار در سوگ استاد سنتور ایران میگریم. مثل اینکه تقدیر بهانه گریستن را سر راهم قرار داده. مثل اینکه باید کم فروغ شدن چراغ موسیقی ایران را ببینم.

آذر ماه سال 1386 شروع کردم. نمیدونستم قراره چه اتفاقاتی بیافته. نمیدونستم قراره با چه کسایی آشنا بشم. حتی نمیدونستم اینجا دووم میارم یا نه. الان آذر ماه سال 1392 هست. با آدمهای خوب و زیادی آشنا شدم. من اینجا به لطف شما. به لطف دوستای خوبم دووم آوردم. اینجا شده خونه دلتنگیها و خوشیهای من. خونه امنی که توش راحتم. سربه سر بچه ها میذ.

صدا کن مرا ! من از طرز نگاه تو امید مبهمی دارم نگیر از من نگاهت را که با آن عالمی دارم. مشک برداشت که سیراب کند دریا را. رفت تا تشنگی اش آب کند دریا را. آب روشن شد وعکس قمر افتاد درآب. ماه می خواست که مهتاب کند دریا را. تشنه می خواست ببیند لب اورا دریا. پس ننوشید که سیراب کند دریا را. ماه افتاد که محراب کند دریا را. تا خجالت بکشد سرخ شود چهره ی آب. زخم می خورد که خوناب کند دریا را. و من بنده ی .

این کنسرته بزرگ به همراهه الیشمس. و یک خبره داغ دیگه. حسین تهی یه سورپرایز هم برای عید داره. اهنگه جدید به اسمه بگو هستی که به مناسبت. عیده نوروز بدسته ما میرسه. سلام به همه ی طرفدارانه حسین تهی. بچه ها امروووز ۳ تا خبره داغغ دغغغ اوردم. راستی بچه هااا میدونستین وبلاگم.